صدا و سيما، دنباله رو بي بي سي!


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : جمعه 4 آذر 1390
بازدید : 606
نویسنده : عباس يالقيز

صدا و سیما، دنباله‌رو بی‌بی‌سی!

 

من این مقاله را در روز عید غدیر می‌نویسم و می‌خواهم به یکی از درس‌هایی که از مولا علی آموخته‌ام بپردازم. قطعاً حضرت علی از داشتن مرید گنه‌کاری چون من خوشحال نیست اما تمام افتخار من این است که مرادی چون علی دارم. گاهی وقت‌ها که از دست بعضی مؤمن نمایان ریاکار تا مرز الحاد و ارتداد پیش می‌روم فقط یاد علی است که مرا به سوی اسلام می‌کشاند. آری او تمام حجت من برای مسلمانی ست. با خود می­گویم او بی دلیل به اسلام ایمان نیاورده است حتماً او چیزهایی را در اسلام می‌دید که من نمی‌بینم. من همراه علی عاشق اسلامی می‌شوم که در آن خلیفه‌ی مسلمین با یک یهودی در دادگاه در یک ردیف می‌نشیند و آخر سر هم این مرد یهودی ست که ناباورانه برنده می‌شود. صحنه‌هایی که بعد از عروج مولا دیگر هیچ وقت تکرار نشد. بعضی وقت‌ها آرزو می‌کنم که ای کاش مجرمی در زمان حضرت علی بودم؛ به خدا قسم، خوردن شلاق عدالت از دست مولا، شرف دارد به چریدن نان چاپلوسی. اما افسوس که وقتی شلاق عدالت در غلاف شد، زبان‌های چاپلوس و ریاکار به کار می‌افتد...

 

خب بگذریم، اصلاً هدف من از نوشتن این مقاله چیز دیگری بود. همان‌طور که میدانید در کشاکش جنگ‌هایی که بین حضرت علی و معاویه روی می‌داد معاویه همیشه از خدعه و نیرنگ برای پیروزی استفاده می‌کرد و خیلی وقت‌ها هم متأسفانه (مثل بر نیزه کردن قرآن‌ها) حقه‌اش می‌گرفت. در آن زمان بعضی‌ها بر حضرت خرده می‌گرفتند که چرا او نیز مثل معاویه از حیله استفاده نمی‌کند و وی را به نداشتن کیاست متهم می‌کردند. اما ایشان در جواب آن‌ها می‌فرمود: «به خدا قسم اگر از خدا نمی‌ترسیدم مکارترین مردم بودم». آری او در آن زمان می‌توانست با مکر و حیله بر معاویه پیروز شود اما در این صورت او در برابر تاریخ شکست می‌خورد. اگر حضرت علی از روش‌های معاویه برای پیروزی استفاده می‌کرد دیگر چه فرقی بین او و معاویه بود؟ آیا تاریخ در مورد آن‌ها به طور یکسان قضاوت نمی‌کرد؟ اما او حتی به قیمت شکست ظاهری در جنگ حاضر نیست از قوانین بازی دشمن پیروی کند. او همیشه از قانون حق و عدالت پیروی می‌کند. در مرام او جبهه‌ی حق نمی‌تواند با روش‌های شیطانی بر جبهه‌ی باطل پیروز شود.

 

همه‌ی این‌ها را گفتم تا به عملکرد صدا و سیمای خودمان در سال‌های اخیر بپردازم. مسئولین صدا و سیما به خیال خودشان در جبهه‌ی فرهنگی و در برابر هجمه‌ی نرم دشمن مجاهدت‌ها می‌کنند! اما آن‌ها دانسته یا ندانسته به طور کامل از قوانین بازی دشمن پیروی می‌کنند. آن‌ها همان راه اشتباهی را می‌روند که بی‌بی‌سی و رادیو فردا می‌روند. فقط نیت‌ها متفاوت است وگرنه راه همان راه است. مثلاً شبكه هاي بيگانه اخبار ناآرامی‌های سوریه را بزرگ می‌کنند اما از بحرین هیچ حرفی به میان نمی‌آورند؛ در مقابل صدا و سیمای ما اخبار سوریه را سانسور می‌کند و اخبار ناآرامی‌های بحرین و آمریکا را بزرگ جلوه می‌دهد. به طوری که اگر یک نفر بخواهد از اخبار و رویدادهای کامل جهان با خبر شود باید حتماً اخبار هر دو رسانه را ببیند؛ چون هر کدام فقط آن قسمت از خبرها را که به نفعشان است بازتاب می‌دهند و در برابر نصف دیگر سکوت می‌کنند. البته بعضی وقت‌ها هم برای جذب مخاطب یک چیزهای متفاوتی می‌پرانند تا بگویند که مثلاً ما رسانه‌ی منصفی هستیم. صدا و سیما برای اینکه ثابت کند شاگرد خوبی برای بی‌بی‌سی است حتی اخبار منفی را نیز مثبت و مایه‌ی افتخار جلوه می‌دهد. مثلاً وقتی چاه نفتی آتش می‌گیرد تا خاموش شدن آن صبر می‌کند و وقتی آتش به طور کامل خاموش شد با افتخار اعلام می‌کند که متخصصان کشورمان برای اولین بار در خاورمیانه! توانستند چاه نفتی را در کم‌ترین زمان ممکن خاموش کنند. اما دیگر به عوامل آتش سوزی و کارگرانی که در این حادثه جان باختند اشاره‌ای نمی‌شود. این روش اطلاع رسانی شاید در کوتاه مدت جوابگو باشد اما در بلند مدت باعث بی اعتمادی مردم خواهد شد. گلستان نشان دادن کشور خود و تخریب چهره‌ی کشورهای متخاصم روشی است که رسانه‌هایی نظیر بی­بی­سی سال‌هاست به کار برده‌اند و الان دیگر به بن بست رسیده‌اند. آن‌ها به واسطه‌ی از دست دادن اعتماد مردم دیگر قادر به هدایت افکار عمومی نیستند. بروز نا آرامی‌های گسترده در اعتراض به مشکلات اقتصادی در غرب نیز نشانگر این مدعاست. در این حرکت‌ها دیگر کسی به حرف بی­بی­سی یا سی­ان­ان گوش نمی‌دهد. هدایت این حرکت‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی نو ظهوری نظیر فیس‌بوک انجام می‌گیرد؛ که درست یا غلط، مردمی‌تر و قابل اعتماد تر به نظر می‌رسند.

 

سخن آخر اینکه اگر صدا و سیمای ما راه خود را از شبکه‌های بیگانه جدا نکند و همچنان الگوی خود را به جای «مرام علوی» از «بی‌بی‌سی» بگیرد، نامش در تاریخ در کنار دشمنان هم مرامش ثبت خواهد شد.    




:: موضوعات مرتبط: سياسي , ,
:: برچسب‌ها: صدا و سيما , بي بي سي , مرام علوي ,
من بغض فرو خورده ی هزاران جوان بیکار ایرانی را فریاد خواهم کرد. اصل 28 قانون اساسی ـ هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است ومخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای‌همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احرازمشاغل ایجاد نماید. اصل 29 قانون اساسی ـ برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی‌،بیکاری‌، پیری‌، از کارافتادگی‌، بی‌سرپرستی‌، در راه‌ماندگی‌، حوادث‌و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی‌به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی‌.

برای مشخص شدن آمار بیکاران لطفا وضعیت شغلی خود را در اینجا مشخص کنید:

RSS

Powered By
loxblog.Com